من در چندین سال در چندین مقاله درباره ایده ها و نظریه خود در مورد مدیریت پول به طور گسترده تری نوشته ام. موضوعاتی که من پوشش داده ام عبارتند از:
نویسنده اسکات سی جانستون در وبلاگ محبوب خود “دلار برهنه” به این موضوع می پردازد که چگونه بسیاری از مدیران سرشناس صندوق های تامینی حساب های سرمایه گذاری صد میلیون دلاری را خراب کرده اند فقط به این دلیل که به درستی از سرمایه محافظت نکرده اند. می بینید، واقعاً فقط یک معامله گر بیش از حد اعتماد به نفس یا «خودخواه» لازم است تا خود و دیگران را متقاعد کند که از چیزی «مطمئن» است و سپس موقعیتی بیش از حد اهرمی را در اختیار بگیرد که منجر به فاجعه شود.
بنابراین، قبل از شروع معامله با پول واقعی و سخت به دست آمده خود، باید یک سوال از خود بپرسید: آیا یک “جنگ” معاملاتی را شروع می کنید که واقعاً برای برنده شدن آن آمادگی ندارید؟ این کاری است که اکثر معامله گران انجام می دهند و بیشتر معامله گران ضرر می کنند. اگر مفاهیم این درس را درک نمیکنید و من در دوره پیشرفته معاملاتی خود آن را توضیح میدهم، برای برنده شدن آماده نیستید.
هرگز قلعه را بدون محافظت رها نکنید!
امروزه، بدیهی است که ما بر روی مدیریت پول تمرکز می کنیم، و صادقانه بگویم، اگر از من بپرسید، می گویم که مدیریت پول مهم ترین در بین 3 موردی است که در بالا مورد بحث قرار گرفت. چرا؟ ساده: اگر به اندازه کافی روی مدیریت پول تمرکز نکنید و به درستی از آن مراقبت نکنید، طرز فکر شما کاملاً اشتباه خواهد بود و هر توانایی فنی در خواندن نموداری که دارید اساساً بدون قطعات پول و ذهن بی فایده است.
استاپ ضرر تأثیر مستقیمی بر مدیریت ریسک دارد زیرا جایی که توقف خود را قرار می دهید تعیین می کند که چقدر از اندازه موقعیت می توانید معامله کنید و اندازه موقعیت نحوه کنترل ریسک شما است. برای کسب اطلاعات بیشتر این مقاله را بخوانید:
برخلاف تصور رایج در میان توده های معامله گر، مدیریت ریسک بسیار بسیار جالب و هیجان انگیز است. چرا؟ ساده. به این دلیل که این چیزی است که شما را در بازارها پول در می آورد.
فلسفه های مختلفی در مورد مدیریت ریسک وجود دارد و متأسفانه، بسیاری از آنها چیزی بیش از زباله نیستند و در نهایت به جای کمک به معامله گران مبتدی به آنها صدمه می زنند. مقاله زیر را بخوانید تا بدانید چرا یک سیستم مدیریت ریسک محبوب، “قانون 2٪” شاید راه ایده آلی برای کنترل ریسک شما در هر معامله نباشد:
اجازه دهید این مثال به عنوان یک زنگ بیدارباش برای کسانی از شما که حفظ منضبط سرمایه را تمرین نمی کنند باشد. این مثال های زیر را مطالعه کنید و بیرون بروید و شروع به تمرین آن در دنیای واقعی کنید.
اگر مهارتهای حفظ سرمایه شما بد است، در معامله بازنده خواهید بود، این فقط ریاضی، ساده و ساده است. به همین دلیل است که برخی از بهترین معاملهگران (تکنسینهای نمودار) و تحلیلگران بازار به عنوان «هیچکس» پایان مییابند. اگر میخواهید یک «کسی» در بازار باشید، باید حفظ سرمایه را یاد بگیرید و آن را برای همیشه و بارها انجام دهید.
چرا من در مورد مدیریت ریسک فوق العاده روان می شوم!
اکثر معامله گران در نهایت تمرکز و زمان خود را بیش از حد به جنبه های اشتباه تجارت اختصاص می دهند. بله، استراتژیهای معاملاتی، ورودیهای تجاری، تحلیل تکنیکال همگی مهم هستند و شما باید بدانید که در حال انجام چه کاری هستید و یک برنامه معاملاتی داشته باشید و بفهمید که مزیت شما برای کسب درآمد چیست. اما، این چیزها به تنهایی کافی نیستند. برای کسب درآمد در بازارها به «سوخت» مناسب روی آتش نیاز دارید. آن «سوخت» مدیریت ریسک است. شما باید مدیریت ریسک و اهمیت آن و نحوه اجرای آن را در معاملات خود درک کنید. امیدواریم این درس بینشی در مورد آن به شما داده باشد.
اندازه موقعیت، فرآیند واقعی وارد کردن تعداد لات یا قراردادها (اندازه موقعیت) است که در یک معامله خاص معامله می کنید. این فاصله توقف ضرر همراه با اندازه موقعیت است که میزان پولی را که در یک معامله به خطر می اندازید را تعیین می کند. اینجا بیشتر بیاموزید:
آیا حساب معاملاتی شما آسیب دیده است؟ آیا احساس میکنید خسته، ناامید و آماده هستید که کل «معاملات تجاری» را کنار بگذارید؟ خوب، درس امروز، اگر به درستی درک و اجرا شود، احتمالاً می تواند دانشی را در اختیار شما بگذارد که به معنای واقعی کلمه باید حساب معاملاتی خود را ذخیره کنید و شروع به ساختن آن کنید.
من هرگز وارد “نبرد معاملات” نمی شوم، مگر اینکه باور داشته باشم که شانس زیادی برای برنده شدن دارم (سیگنال عمل قیمت با احتمال بالا با تلاقی)، اما همیشه فرض می کنم که می توانم ضرر کنم (زیرا هر معامله ای ممکن است ضرر کند) بنابراین همیشه مطمئن هستم دفاع من نیز در جای خود تنظیم شده است!
چرا «تاجر خوب بودن» کافی نیست…
استفاده بیش از حد از اهرم که به عنوان «ریسکهای احمقانه» یا ریسکهای بزرگ احمقانه شناخته میشود، عامل اصلی شکست و شکست حسابهای معاملاتی است. همچنین به همین دلیل است که حتی بهترین معاملهگران میتوانند تمام پول خود یا تمام پول مشتریان خود را منفجر کنند و از دست بدهند و حتی ممکن است شنیده باشید که برخی از صندوقهای تامینی در سالهای اخیر منفجر شدهاند، این به دلیل اهرم بیش از حد و همچنین کلاهبرداری است. در بعضی موارد.
آنچه نمودارهای زیر نشان می دهد این است که:
- درصد برد چندان مهم نیست. در مثال زیر، نرخ برد حدود 20 درصد است و معامله گر همچنان پول درآورده است! چگونه؟ مدیریت صحیح سرمایه ریسک توجه کنید که چگونه همه ضررها یکسان هستند اما برخی از برندگان 4R یا 6R هستند؟ این چیزی است که یک عملکرد تجاری برنده به نظر می رسد. همچنین خوب است که برخی از برندگان 2R را نیز با هم ترکیب کنید.
- شما باید یک وسواس ذهنی در مورد حفظ سرمایه داشته باشید. شما حداکثر مبلغ ریسک 1R دلاری خود را دارید و سپس باید تصمیم بگیرید که چه مقدار پول می خواهید در هر معامله ای در آن حداکثر 1R یا کمتر ریسک کنید، اما هرگز از آن عبور نمی کنید. در تصویر زیر مشاهده خواهید کرد که حداکثر 1R 100 دلار در هر معامله بوده است.
- بله، باختها بیشتر از برد بود، اما از آنجایی که مدیریت / حفظ سرمایه بسیار منسجم و منظم بود، برندگان بیشتر از بازندهها مراقبت کردند!
لطفا نظر خود را در مورد این درس در زیر بنویسید…
در اینجا نحوه کسب درآمد به عنوان یک معامله گر آورده شده است:
- تمام زیان های خود را زیر یک سطح دلار مشخص که از قبل به عنوان مبلغ ریسک 1R شخصی خود تعیین کرده اید، در نظر بگیرید و در هر معامله ای از دست دادن مطمئن باشید.
- مزیت خود را به درستی معامله کنید و بگذارید به مرور زمان بازی کند تا برنده های بزرگ تری بین بازنده های کوچکتر خود داشته باشید.
نتیجه
قرار دادن اهداف سود و همچنین کل فرآیند کسب سود می تواند به راحتی بیش از حد پیچیده شود. نمی توان گفت که “آسان” است، اما قطعاً چیزهای خاصی وجود دارد که باید در مورد آن بدانید که به آسان تر شدن آن کمک می کند. اینجا بیشتر بیاموزید:
اکنون، در تصویر زیر، میخواهم ببینید چه اتفاقی میافتد و آن را درک کنید و سپس آن را بلافاصله در معاملات خود پیادهسازی کنید.
صادقانه بگویم، این در مورد آن را خلاصه می کند. اما بیشتر معاملهگران همه چیز را بیش از حد پیچیده میکنند و بارها و بارها به پای خود شلیک میکنند تا زمانی که پولی برایشان باقی نماند.
چه فایده ای دارد که یک ارتش کامل وارد جنگ شوند و قلعه را با تمام ثروت هایش (طلا، نقره، غیرنظامیان) بدون محافظت و بدون محافظت رها کنند؟ به همین دلیل است که همیشه یک دفاع وجود دارد. حتی در ارتش امروزی، همیشه یک “گارد ملی” در حالت ذخیره وجود دارد که منتظر و ناظر در صورت تلاش هر کشوری برای حمله است. حقیقت این است که انسان ها همیشه از چیزی که برایشان مهم است دفاع کرده اند، پس چرا از پول خود دفاع نکنید!؟!؟!
احتمالاً شنیده اید که چیزی حدود 90 تا 95 درصد از افرادی که در بازارها پول معامله می کنند یا در بازار «سفته بازی» می کنند، در درازمدت با شکست مواجه می شوند. در حالی که ممکن است دلایل زیادی برای این شکست انبوه وجود داشته باشد، اصلی ترین دلیلی که زیربنای همه دلایل دیگر است، معمولاً مهارت های مدیریت ریسک ضعیف یا بدون آن است. اغلب، معامله گران حتی مدیریت ریسک و اهمیت و قدرت آن را درک نمی کنند.
اگر از قبل نمی دانید، به زودی متوجه خواهید شد که خروج از یک معامله واقعاً می تواند ذهن شما را به هم بریزد. قبل از اینکه بتوانید به خروج موفقیت آمیز از معاملات امیدوار باشید، باید همه چیز را در مورد خروج از معامله و به طور خاص روانشناسی همه آن بدانید. در اینجا میتوانید درباره خروج تجاری بیشتر بدانید:
اگر شما هر گونه سوال، لطفا با من در اینجا تماس بگیرید.

